در پنسیلوانیا ، یک سفر جاده ای پاییزه برای یک مادر و یک دختر

یک جنبه من برای زمان شروع رانندگی با یک کانورتیبل آماده نبودم: بو. نه خود ماشین. منظورم تفرجگاههای عالی چمن شیرین اواخر تابستان است که وقتی در امتداد جاده 98 پنسیلوانیا هول می کشیدم ، مرا در حالی که غروب با خفاشهایی که بالای سرشان قرار دارند ، مسیری را از بین مزارع ذرت بریده بودند ، به من ضربه زد.

در آن رانندگی از دریاچه اری به سمت خانه من در پیتسبورگ به سمت جنوب ، رضایت بالقوه ای روبرو شد. رانندگی با کانورتیبل واقعاً متفاوت است. شما در فضای باز هستید ، مهر و موم شده و خاموش نیستید ، همانطور که در یک سدان humdrum یا SUV هستید. من که ماهها در آن قفل شده بودم ، برای خودم مقداری آزادی در برنامه کاروانا خریده ام ، که به فروش همانطور که آمازون بطری های شامپو را می فروشد ، اتومبیل می فروشد. در عرض یک هفته از سفارش من ، یک کامیون به خانه من رسید و مینی کوپر کانورتیبل قرمز فلفل قرمز 2009 من را که به سرعت نام آن را بریل گذاشتم ، واریز کرد.

ایده قابل تبدیل از هیچ جا نبود. به همین دلیل مادرم ، پاتریشیا کراکلوئر ، را تشکر می کنم. اکنون که 86 ساله است ، او زمانی که من در دبیرستان بودم ، یک تخته پارچه ای از خود خریداری کرد ، یک موستانگ آبی نیمه شب ، و برای همیشه من را برای هر ماشین با سقف بی اثر خراب کرد. او همچنین عادت خود را برای پیاده روی طولانی و اشتیاق به آرامش و شفافیت ایجاد شده در من ایجاد کرد. از آن زمان بیماری پارکینسون عضلات پاهای لاغر مادر را گرفت و او را از تعادل خارج کرد. و پیشرفت زوال عقل چیزهای مهم او را از او به سرقت برده است. بریل ، به نوعی ، آنها را بازیابی کرده است.

تابستان روباز که مشترک بودیم بسیار سرحال کننده بود ، اما آیا شما پاییز را در پنسیلوانیا غربی تجربه کرده اید؟ مانند هرجای دیگر که چوب های جنگلی به رنگ خود درآیند ، این یک نمایش است و توپوگرافی بی موج کوه های آلگنی درام را جمع می کند. در جاده های عقب دو خطه Mini من محکم پیچ ها را می گیرد. مامان در یک پانچوی حرارتی پیچیده می شود ، من مثل اسنوپی در شتر سوپویت خود فلپ های شیرینی کلاه خود را روی گوش هایم می کشم. (به قسمت “آنچه در آنجا می پوشیم” مراجعه کنید.) با بالا به پایین ، مشک سنگین برگهای افتاده و برخی اوقات سریع انفجار pinene را هنگام عبور از جایگاه گیاهان همیشه سبز استشمام می کنیم. با کوتاهتر شدن روزها ، افرا شکر و گیلاس سیاه ، شاگ باریک و گل مملو ، قرمز و زردهای واقعی ، پرتقال های رشته ای و بنفش های گاه به گاه عمیق آنها را نشان می دهد و دیدن آنها بسیار جالب است.

پس از گذراندن این سال انتخابات ، با هر گونه تغییر در مورد سوال مکرر دوستان در سراسر کشور رو به رو شدم –اوضاع در پنسیلوانیا چگونه است؟– من آماده بودم که حیرت زده شوم ، حتی از منظر طولانی ، نگاه پیش از آنتروپوسن. در مرکز آموزش محیطی جنینگز ، حدود یک ساعت در شمال پیتسبورگ ، واقعاً منظره بسیار طولانی را می بینید. آنها در آنجا یک چمنزار دارند ، یک کنجکاوی در این گوشه از قاره ، محصول ذوب شدن یخچال و ذوب شدن و لایه ای از خاک رس غیر قابل نفوذ باقی مانده است ، جایی که درختان جای پای خود را پیدا نمی کنند. این بخشی از یک سیستم جمع و جور از زیستگاههای مختلف است – جنگل ، تالاب ، دره جویبار – زمانی که توسط معدن ذغال سنگ مجاور آلوده شده بود ، اکنون با ماهی ، بیور ، حواصیل و پوشش گیاهی متنوع زنده است. به گفته میراندا کروتسلی ، هماهنگ کننده برنامه در جنینگز ، “آنچه اکنون می بینید بخشی از این داستان ترمیم و بازیابی است ، افرادی که به عنوان سازمانهای آبخیز کنار پارک برای تمیز کردن آن جمع شده اند.”